با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
برای خیانت هزار راه وجود دارد اما هیچ کدام به اندازه ی تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست There are a thousand ways to betray But none of them The size of the pretend to love Not dirty
آزمایشگاه شیمی معدنی 1 شامل تهیه اسید بوریک از هیدرولیز نمک بوراکس با محلول اسید کلریدریک آشنایی با روش آزمایشگاهی تهیه آب اکسیژنه. تهیه یک نمک مضاعف و یک کمپلکس و مقایسه خواص
332 × 350 - niazpardaz.com
تهیه پرمنگنات پتاسیم بررسی واکنش های منگنز تهیه زاج اهن ,کروم, آلومنیم تهیه کرومات پتاسیم تهیه رنگدانه تیو سولفات سدیم هدف آزمایش : تهیه اسید بوریک از هیدرولیز نمک بوراکس با محلول اسید کلریدریک تئوری آزمایش اسید بوریک اسید بسیار ضعیفی است که از بورات ها یا هیدرولیز هالیدهای بور با هیبریداسیون sp2 و با فرمول B(OH)3 تحت نام اسید ارتو بوریک به دست می آید. این اسید بصورت بلورهای سفید سوزنی شکل که در آن واحدهای B(OH)3 از طریق پیوند هیدروژنی به یکدیگر متصل شده اند و لایه نامحدودی با تقارن شش ضلعی تشکیل می دهند.فاصله ای لایه ها از هم 3.18انگسترم است که موید خاصیت تورق خوب آن است. اسید بوریک در آب تا حدودی حل می شود و گرمای انحلال آن عدد منفی بزرگی است, در نتیجه انحلال پذیری آن با افزایش دما بطور مشخصی زیاد می شود. اسید بوریک اسیدی ضعیف, منحصراَ تک بازی (اسید یک ظرفیتی)است و تصور می رود که بصورت اسید لویس یعنی پذیرنده OH-است
پرتو گاما در فرایندهای پر انرژی مانند واپاشی هستهای که در بمبهای اتمی اتفاق میافتد، تولید میشود. گاما پرتویی الکترومغناطیسی با بسامد بالا و در نتیجه انرژی بالاست. کاربرد اشعه ی ایکس از گاما بیش تر است. اشعهٔ گاما پرتویی یونی و در نتیجه برای سلامتی مضر است. پرتو گاما بطور معمول در نتیجهٔ فروپاشی حالتهای انرژی بالای هستههای اتم تولید میشود، اما روشهای دیگری نیز برای تولید آن وجود دارد. پل ویلارد دانشمند فرانسوی در سال ۱۹۰۰ در حین مطالعهٔ رادیوم موفق به کشف اشعهٔ گاما شد...
پیل سوختی تاريخچه پیل سوختی پیل سوختی اساساً وسیله ایست که سوخت (مانند هیدروژن، متانول، گاز طبیعی، بنزین و...) و اکسیدان (مانند هوا و اکسیژن) را به برق، آب و حرارت تبدیل میکند. به عبارت دیگر پیل سوختی شبیه یک باطری بوده ولی بر خلاف باطری نیاز به انبارش (شارژ) ندارد. تا زمانی که سوخت و هوای مورد نیاز پیل تأمین شود، سیستم کار خواهد کرد. پیلهای سوختی میتوانند سوختهای حاوی هیدروژن مانند متانول( Methanol ) ، اتانول ( Ethanol) ، گاز طبیعی ( Natural Gas ) و حتی بنزین و گازوئیل را مورد استفاده قرار دهند. بطورکلی در سوختهای هیدروکربوری، هیدروژن توسط یک دستگاه اصلاحگر سوخت ( Fuel Reformer )، از آنها جدا شده و بکار گرفته میشود. پیلهای سوختی در کاهش آلودگی محیط زیست نقش بسزائی داشته و بخاطر عدم بکارگیری قطعات مکانیکی زیاد، ایجاد آلودگی صوتی نیز نمینماید. علاوه بر آن سیستم پیل سوختی از کارائی نسبتاً بالائی نسبت به موتورهای احتراق درونسوز برخوردار است. بحران انرژی در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۹۱ و آلودگی فزاینده محیط زیست، کشورهای صنعتی را بر آن داشت تا جهت استفاده از سیستمهایی با راندمان بالا و سازگار با محیط زیست سرمایه گذاری کلانی نمایند. سیستمهای پیل سوختی از جمله تکنولوژیهای پیشرفته ایست که مصارف غیر نظامی آن با توانهای میلی وات تا مگا وات موضوع تحقیق شرکتهای تولید نیرو، خودرو سازی و نیز شرکتهای نفتی قرار گرفتهاست. پیل سوختی مجموعهای از الکترولیت ، الکترودها و صفحات دو قطبی است. در پیل سوختی(بهعنوان مثال نوع الکترولیت پلیمر جامد)، هیدروژن از آند و اکسیژن از کاتد وارد میشوند. هیدروژن الکترون خودرا در آند از دست داده و بصورت پروتن از طریق الکترولیت به سمت کاتد حرکت میکند. الکترون نیز از طریق مدار خارجی به سوی کاتد هدایت میشود. اکسیژن با دریافت الکترون و پروتون به آب تبدیل میشود. حرکت الکترون از آند به کاتد جریان برق را به وجود میآورد که قابل استفاده در وسایل برقی است .آب حاصل در کاتد میتواند مورد استفاده مجدد قرار گیرد اگر چه پيلسوختي به تازگي به عنوان يكي از راهكارهاي توليد انرژي الكتريكي مطرح شده است ولي تاريخچه آن به قرن نوزدهم و كار دانشمند انگلیسی سرویلیام گرو بر ميگردد. او اولين پيلسوختي را در سال 1839 با سرمشق گرفتن از واکنش الکترولیز آب، طی واکنش معکوس و در حضور کاتالیست پلاتین ساخت. واژه "پيلسوختي" در سال 1889 توسط لودويک مند و چارلز لنجر به كار گرفته شد. آنها نوعي پيلسوختي که هوا و سوخت ذغالسنگ را مصرف ميکرد، ساختند. تلاشهاي متعددي در اوايل قرن بيستم در جهت توسعه پيلسوختي انجام شد که به دليل عدم درک علمي مسئله هيچ يک موفقيت آميز نبود. علاقه به استفاده از پیل سوختی با کشف سوختهای فسیلی ارزان و رواج موتورهای بخار کمرنگ گردید.
فصلي ديگر از تاريخچه تحقيقات پيلسوختي توسط فرانسيس بيكن از دانشگاه كمبريج انجام شد. او در سال 1932 بر روي ماشين ساخته شده توسط مند و لنجر اصلاحات بسياري انجام داد. اين اصلاحات شامل جايگزيني كاتاليست گرانقيمت پلاتين با نيكل و همچنين استفاده از هيدروكسيدپتاسيم قليايي به جاي اسيد سولفوريك به دليل مزيت عدم خورندگي آن ميباشد. اين اختراع كه اولين پيلسوختي قليايي بود، “BaconCell” ناميده شد. او 27 سال تحقيقات خود را ادامه داد تا توانست يك پيلسوختي كامل وكارا ارائه نمايد. بيكون در سال 1959 پيلسوختي با توان 5 كيلووات را توليد نمود كه ميتوانست نيروي محركه يك دستگاه جوشكاري را تامين نمايد. تحقيقات جديد در اين عرصه از اوايل دهه 60 میلادی با اوج گيري فعالیتهای مربوط به تسخیر فضا توسط انسان آغاز شد. مركز تحقيقات ناسا در پي تامين نيرو جهت پروازهاي فضايي با سرنشين بود. ناسا پس از رد گزينههاي موجود نظير باتري (به علت سنگيني)، انرژي خورشيدي(به علت گران بودن) و انرژي هستهاي (به علت ريسك بالا) پيلسوختي را انتخاب نمود. تحقيقات در اين زمينه به ساخت پيلسوختي پليمري توسط شركت جنرال الكتريك منجر شد. ایالات متحده فنآوری پیل سوختی را در برنامه فضايي Gemini استفاده نمود كه اولين كاربرد تجاري پيلسوختي بود. پرت و ويتني دو سازنده موتور هواپیما پيلسوختي قليايي بيكن را به منظور كاهش وزن و افزايش طول عمر اصلاح نموده و آن را در برنامه فضايي آپولو به كار بردند. در هر دو پروژه پيلسوختي بعنوان منبع انرژي الكتريكي براي فضاپيما استفاده شدند. اما در پروژه آپولو پيلهاي سوختي براي فضانوردان آب آشاميدني نيز توليد ميكرد. پس از کاربرد پيلهاي سوختي در اين پروژهها، دولتها و شركتها به اين فنآوري جديد به عنوان منبع مناسبي براي تولید انرژي پاك در آينده توجه روزافزوني نشان دادند. از سال 1970 فنآوري پيلسوختي براي سيستمهاي زميني توسعه يافت. تحريم نفتي از سال1973-1979 موجب تشديد تلاش دولتمردان امريكا و محققين در توسعه اين فنآوري به جهت قطع وابستگي به واردات نفتي گشت....
سانتريفيوژ چيست؟ طي سال هاي گذشته و همزمان با پيشرفت هايي كه در زمينه استفاده از انرژي هسته اي صورت گرفته است ، مجموعه اي از مفاهيم و عبارات نيز وارد زبان روزمره فارسي شده كه اگر چه بارها در رسانه ها شنيده مي شوند،اما برخي از آنها در اذهان مردم شفافيت چنداني ندارند. يكي از اين عبارات "سانتريفيوژ" است. سانتريفيوژ انواع و اقسام مختلفي داشته و استفاده از آن در بحث توليد انرژي هسته اي تنها يكي از موارد كاربردي آن است . شايد ساده ترين نوع استفاده از اين تكنيك ، ريختن سبزي هاي شسته شده در سبدي مخصوص و چرخاندن آن با استفاده از دستگيره و خارج نمودن آب اضافي از آنها باشد. سانتريفيوژ به هر دستگاهي گفته مي شود كه با سرعت زيادي به دور خود چرخيده و در همين حال با استفاده از نيروي گريز از مركز ايجاد شده ، مواد درون خود را نيز به بيرون پرتاب مي كند. بررسي اين فرايند در نوع خود كار ساده اي است . آزمايشي ساده مي تواند بسياري از علامت ها پرسش ها را از ميان بردارد . سطل آبي را برداشته و در حالي كه تا نيمه پر از آب است ، با سرعت به دور خود چرخانده و پس از چند دور پرتاب كنيد. به خوبي ديده مي شود كه به واسطه نيروي گريز از مركز ايجاد شده ، آب درون سطل از آن بيرون نمي ريزد. اين امر ، پايه و اساس سيستم هاي سانتريفيوژ به حساب مي آيد .
24 نکته برای بالا بردن اعتماد به نفس مثبت بیندیشید
چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟ بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به نفسمان پیشرفت کند. خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره میکنیم. سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدامیک برای شما موثرتر است. بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم میگیرید اعتمادبهنفستان رشد کند یا پایین بیاید. خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید.
1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا میکنید، کمی از ترستان از بین میرود و میفهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور میکردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف میکنید و همچنین متوجه میشوید که هر اتفاقی که بیفتد میتوانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.
برای دیدن ادامه مطلب ر روی ادامه مطلب کلیک کنید...
یدومتری یدومتری در تیتراسیونهای معمولی مانند تیتراسیون های خثی شدن، به عنوان مثال یک اسید باغلظت نامعین، به وسیله بازی با غلظت کاملا، معین تیتر می شود. نقطه ی هم ارزی، نقطه ای است که در آن کاملاً تعداد یونهای H+ با تعداد یونهای OH- هم ارز یا برابر می شود. یک شناساگر به محلول اضافه می شود که در نقطه ی pH خنثی تغییر رنگ می دهد. در این زمان افزودن حجم باز قطع می شود و از روی مقدار حجم مصرفی باز، غلظت اسید باحجم معین را می توان محاسبه نمود. تیتراسیون های اکسایش کاهش بر اساس اکسایش یا کاهش مواد بنا شده اند. فرآیند اکسیداسیون (اکسایش)فرآیندی است که در آن یک جسم (اکسید کننده) الکترون میگیرد و عدد اکسایش یک اتم افزایش مییابد. فرآیند احیا (کاهش)فرایندی است که در آن یک جسم (احیا کننده) الکترون از دست میدهد و عدد اکسایش یک اتم کاهش مییابد. مثالی از واکنشهای اکسایش و کاهش بر این اساس ، واکنش زیر یک واکنش اکسایش و کاهش میباشد. چون عدد اکسایش اتم S از صفر به +4 افزایش پیدا میکند و میگوییم گوگرد اکسید شده است و عدد اکسایش اتم O از صفر به -2 کاهش پیدا کرده است و میگوییم اکسیژن کاهیده شده است:
S + O2 → SO2
که در آن ، در طرف اول عدد اکسیداسیون هر دو ماده صفر و در طرف دوم ، عدد اکسیداسیون گوگرد در ترکیب +4 و اکسیژن ، -2 است.
اما در واکنش زیر اکسایش- کاهش انجام نمیشود، زیرا تغییری در عدد اکسایش هیچ یک از اتمها به وجود نیامده است:
SO2 + H2O → H2SO4
که در SO2 ، عدد اکسیداسیون S و O بترتیب ، +4 و -2 و در آب ، عدد اکسیداسیون H و O بترتیب +1 و -2 و در اسید در طرف دوم ، عدد اکسیداسیون H و S و O بترتیب ، +1 ، +4 و -2 است. عامل اکسنده و عامل کاهنده با توجه به چگونگی نسبت دادن اعداد اکسایش ، واضح است که نه عمل اکسایش و نه عمل کاهش بتنهایی انجام پذیر نیستند. چون یک ماده نمیتواند کاهیده شود مگر آن که همزمان ماده ای دیگر ، اکسید گردد، ماده کاهیده شده ، سبب اکسایش است و لذا عامل اکسنده نامیده میشود و مادهای که خود اکسید میشود، عامل کاهنده مینامیم.
بعلاوه در هر واکنش ، مجموع افزایش اعداد اکسایش برخی عناصر ، باید برابر مجموع کاهش عدد اکسایش عناصر دیگر باشد. مثلا در واکنش گوگرد و اکسیژن ، افزایش عدد اکسایش گوگرد ، 4 است. تقلیل عدد اکسایش ، 2 است، چون دو اتم در معادله شرکت دارد، کاهش کل ، 4 است.
در تیتراسیونهای اکسایش –کاهش نیز اکثر شناساگرهای مورد استفاده در تیتراسیونهای اکسایش-کاهش خود عوامل اکسنده یا کاهنده اند که به جای حساس بودن به تغییر غلظت، نسبت به تغییر پتانسیل سیستم جواب می دهند. به این دلیل در عمل به جای تابع P مانند pH، پتانسیل الکترود سیستم را در محور yهای منحنی برای یک تیتراسیون اکسایش-کاهش رسم می کنند. این پتانسیل E از معادله ی نرنست به دست می آید. فرم و شکل کلی منحنی تیتراسیونهای اکسایش-کاهش با تیتراسیونهای خنثی شدن تفاوتی ندارد. به عنوان مثال می توان آهن II را با سریم IV به کمک یک تیتراسیون اکسایش-کاهش تیتر نمود و غلظت آن را تعیین کرد. واکنش اکسایش –کاهش انجام گرفته به صورت زیر است: Ce4+ + Fe2+ Ce3+ + Fe3+ در واکنش فوق، سریم 4+ احیا می شود و به سریم 3+ تبدیل می شود. آهن 2+ نیز اکسید شده و به اهن 3+ تبدیل می شود. این واکنش سریع است و بلافاصله بعد از افزایش یک جزء، تعادل برقرار می شود و پتانسیل تمام اجزا از جمله پتانسیل یون سریم، یون آهن و پتانسیل شناساگر برابر می شود.یعنی در اینحالت: E سیستم=ECe4+ = EFe2+ = EIn پتانسیل سیستم را می توان به وسیله ی تعیین emf یک سلول مناسب مانند SCE اا Ce4+, Ce3+, Fe3+, Fe2+ ا Pt به طور تجربی اندازه گرفت. برای بدست آوردن پتانسیل نقطه ی اکی والان، دو معادله ی پتانسیل نقطه ی پایان مربوط به ماده ی اکسید شده و احیا شده، هر دو را با هم جمع می کنیم. Eeq=E0Fe3+ - 0.0592log[Fe2+]/[Fe3+]
Eeq=E0Ce4+ - 0.0592log[Ce3+]/[Ce4+]
2 Eeq=E0Fe3+ + E0Ce4+ - 0.0592log[Fe2+][Ce3+]/[Fe3+][Ce4+] در نقطه ی هم ارزی، به همان نسبت که Fe3+ داریم، Ce3+ نیز داریم: [Ce3+]=[Fe3+] و به همان نسبتی که از واکنش برگشتی Fe2+ داریم، Ce4+ نیز داریم: [Fe2+]= [Ce4+]
با قرار دادن این روابط در معادله ی فوق داریم: Eeq= E0Fe3+ + E0Ce4+/2 پس اگر پتانسیل استاندارد تنها را بداینم، می توان پتانسیل نقطه ی اکی والان را به دست آورد. این برای حالتی است که تعداد الکترونها در هر دو نیم واکنش برابر است. در غیر اینصورت نسبت آنها تغییر می کند و باید مراحل محاسبه مانند فوق تکرار گردد.
به عنوان مثال: سدیم تیوسولفات یک محلول احیا کننده است که در تیتراسیونهای اکسایش-کاهش به عنوان احیا کننده مورد استفده قرار می گیرد. یکی از کاربردها، استفاده در واکنش یدومتری است: 2Na2S2O3 + I2 = Na2S4O6 + 2NaI درواکنش فوق ید در حضور سدیم تیوسولفات احیا می شود.
پرمنگنات پتاسیم یا پتاسیم پرمنگنات یک اکسید کننده قوی است و در اکثر واکنشهای شیمیایی از جمله در تیتراسیونهای اکسایش -کاهش بعنوان عامل اکسید کننده استفاده میشود. نام آیوپاک آن پتاسیم منگنات (VII) است. وزن مولکولی پرمنگنات پتاسیم 158.04gr/mol، شکل آن منشوری ، جامد ، به رنگ ارغوانی تیره ، محلول آبی آن به رنگ صورتی و ترکیبی بدون بو است. این ترکیب بدلیل خاصیت اکسید کنندگی بسیار خورنده است. یدومتری: یون یدید یک عامل کاهنده ی نسبتاً موثری است که به طور وسیعی برای تجزیه ی اکسنده ها به کار می رود. به طور کلی به واکنش هایی که در آن ید اکسید می گردد، یعنی ید از محلول یدیدها آزاد می گردد یدومتری گویند. روشهای زیادی بر اساس خواص کاهندگی یون یدید استوارند. ید که محصول واکنش است، معمولاً با محلول استاندارد تیوسولفات تیتر می شود. عناصر زیادی را می توان به روش یدمتری تعیین نمود. یکی از این عناصر، مس است. در این روش از واکنش زیر جهت احیا و رسوب دادن مس استفاده می کنند. 2Cu (+2) + 4I(-1) 2 CuI (s) + I2 حال مقدار ید آزاد شده توسط محلول تیوسولفات تعیین میشود و از روی مقدار تیوسولفات مصرفی (با استفاده از روابط استوکیومتری) ، به مقدار واکنش دهنده ی اولیه ی مورد نظر (در اینجا یون مس) دست می یابند. واکنش ید با تیوسولفات به وسیله ی معادله ی زیر داده شده است: 2Na2S2O3 + I2 = Na2S4O6 + 2NaI نقطه ی پایانی تیتراسیون به سادگی توسط محلول نشاسته مشخص می شود. لحظه ی مناسب برای اضافه کردن شناساگر وقتی است که رنگ محلول از قهوه ای به زرد کمرنگ تغییر می کند. پایان تیتراسیون هنگامی است که محلول بیرنگ می شو
همچنین یدومتری دقیقترین و قابل اعتمادترین روش اندازه گیری اکسیژن محلول در آب میباشد. این روش یک روش تیتراسیونی است که بر اساس خواص اکسیدکنندگی اکسیژن محلول انجام میگیرد. با افزایش به محلول قلیایی شده آب ، هیدروکسید منگنز با اکسیژن محلول آب ترکیب شده ، ایجاد میکند. با مصرف تمام اکسیژن موجود ، محلول اسیدی میشود. با افزودن یدید ، در محیط اسیدی با یون یدید ، وارد واکنش شده ، ید آزاد میکند. مقدار ید آزاد شده توسط محلول تیوسولفات تعیین میشود و از روی مقدار تیوسولفات مصرفی (با استفاده از شناساگر نشاسته) ، مقدار اکسیژن موجود در آب محاسبه میشود.
در تیتراسیونهای معمولی مانند تیتراسیون های خثی شدن، به عنوان مثال یک اسید باغلظت نامعین، به وسیله بازی با غلظت کاملا، معین تیتر می شود. نقطه ی هم ارزی، نقطه ای است که در آن کاملاً تعداد یونهای H+ با تعداد یونهای OH- هم ارز یا برابر می شود. یک شناساگر به محلول اضافه می شود که در نقطه ی pH خنثی تغییر رنگ می دهد. در این زمان افزودن حجم باز قطع می شود و از روی مقدار حجم مصرفی باز، غلظت اسید باحجم معین را می توان محاسبه نمود. تیتراسیون های اکسایش کاهش بر اساس اکسایش یا کاهش مواد بنا شده اند. فرآیند اکسیداسیون (اکسایش)فرآیندی است که در آن یک جسم (اکسید کننده) الکترون میگیرد و عدد اکسایش یک اتم افزایش مییابد. فرآیند احیا (کاهش)فرایندی است که در آن یک جسم (احیا کننده) الکترون از دست میدهد و عدد اکسایش یک اتم کاهش مییابد. مثالی از واکنشهای اکسایش و کاهش بر این اساس ، واکنش زیر یک واکنش اکسایش و کاهش میباشد. چون عدد اکسایش اتم S از صفر به +4 افزایش پیدا میکند و میگوییم گوگرد اکسید شده است و عدد اکسایش اتم O از صفر به -2 کاهش پیدا کرده است و میگوییم اکسیژن کاهیده شده است:
S + O2 → SO2
که در آن ، در طرف اول عدد اکسیداسیون هر دو ماده صفر و در طرف دوم ، عدد اکسیداسیون گوگرد در ترکیب +4 و اکسیژن ، -2 است.
اما در واکنش زیر اکسایش- کاهش انجام نمیشود، زیرا تغییری در عدد اکسایش هیچ یک از اتمها به وجود نیامده است:
SO2 + H2O → H2SO4
که در SO2 ، عدد اکسیداسیون S و O بترتیب ، +4 و -2 و در آب ، عدد اکسیداسیون H و O بترتیب +1 و -2 و در اسید در طرف دوم ، عدد اکسیداسیون H و S و O بترتیب ، +1 ، +4 و -2 است. عامل اکسنده و عامل کاهنده با توجه به چگونگی نسبت دادن اعداد اکسایش ، واضح است که نه عمل اکسایش و نه عمل کاهش بتنهایی انجام پذیر نیستند. چون یک ماده نمیتواند کاهیده شود مگر آن که همزمان ماده ای دیگر ، اکسید گردد، ماده کاهیده شده ، سبب اکسایش است و لذا عامل اکسنده نامیده میشود و مادهای که خود اکسید میشود، عامل کاهنده مینامیم.
بعلاوه در هر واکنش ، مجموع افزایش اعداد اکسایش برخی عناصر ، باید برابر مجموع کاهش عدد اکسایش عناصر دیگر باشد. مثلا در واکنش گوگرد و اکسیژن ، افزایش عدد اکسایش گوگرد ، 4 است. تقلیل عدد اکسایش ، 2 است، چون دو اتم در معادله شرکت دارد، کاهش کل ، 4 است.
در تیتراسیونهای اکسایش –کاهش نیز اکثر شناساگرهای مورد استفاده در تیتراسیونهای اکسایش-کاهش خود عوامل اکسنده یا کاهنده اند که به جای حساس بودن به تغییر غلظت، نسبت به تغییر پتانسیل سیستم جواب می دهند. به این دلیل در عمل به جای تابع P مانند pH، پتانسیل الکترود سیستم را در محور yهای منحنی برای یک تیتراسیون اکسایش-کاهش رسم می کنند. این پتانسیل E از معادله ی نرنست به دست می آید. فرم و شکل کلی منحنی تیتراسیونهای اکسایش-کاهش با تیتراسیونهای خنثی شدن تفاوتی ندارد.
اطلاعات اولیه اعداد اکسایش را متخصصان شیمی معدنی ابداع کردند. برای موازنه واکنشهای اکسایش ـ کاهش از اعداد اکسایش استفاده میشود و متخصصان شیمی کوئوردیناسیون برای طبقهبندی دنیای غنی شیمی فلزات واسطه به آنها نیاز دارند. گرچه متخصصان شیمی آلی و زیست شیمی علاقه کمتری به این مفهوم دارند و معمولا تنها زمانی از این اعداد استفاده میکنند که با ترکیبات فلزات واسطه کلاسیک سر و کار داشته باشند. مسئله اختصاص اعداد اکسایش در شیمی آلی را که منعکس کننده ماهیت قطبی پیوند و است، نمیتوان به آسانی پذیرفت. مثلا کربن موجود در دو مولکول و یکسان نیستند. تاریخچه اولین بار چالزکی یورگنسن مسئله یکسان نبودن کربن در دو مولکول متفاوت را شناخت. وی این مسئله را در قالب اعداد اکسایش و حالتهای اکسایش بیان کرد. اعداد اکسایش همواره مورد مشاجره مولفان زیادی بوده است. مفهوم عدد اکسایش اعداد اکسایش بارهایی (در مورد ترکیبات کووالانسی ، بارهایی فرضی) هستند که بر طبق قواعدی اختیاری به اتمهای یک ترکیب نسبت داده میشوند. عدد اکسایش یونهای تک اتمی ، همانند بار آن یونهاست. قوانین تعیین اعداد اکسایش این قوانین باید ساده و روشن باشند و در صورت امکان نتایج مستدلی از نظر شیمیایی ارائه داده و ابهامی نداشته باشند. این قواعد را که عموما پذیرفته شدهاند، باید به همان ترتیبی که ارائه شده است، بکار برد. اعمال این قوانین برای تعیین اعداد اکسایش ترکیبات معدنی محکی از اظهارات فوق است.عدد اکسایش یونهای تک اتمی ، همانند بار آن یونها است. تیتراسیون های اكسایش كاهش (یدومتری) هدف: یدومتری یک روش حجم سنجی شیمی تجزیه است که در تیتراسیون از ید به عنوان شناساگر نقطه پایانی استفاده میشود تئوری: روش شیمیایی وینکلر یا یدومتری : یدومتری دقیقترین و قابل اعتمادترین روش اندازه گیری میباشد. این روش یک روش تیتراسیونی است که بر اساس خواص اکسیدکنندگی اکسیژن محلول انجام میگیرد. با افزایش به محلول قلیایی شده آب ، هیدروکسید منگنز با اکسیژن محلول آب ترکیب شده ، ایجاد میکند. با مصرف تمام اکسیژن موجود ، محلول اسیدی میشود. با افزودن یدور ، در محیط اسیدی با یون یدور ، وارد واکنش شده ، ید آزاد میکند. مقدار ید آزاد شده توسط محلول تیوسولفات تعیین میشود و از روی مقدار تیوسولفات مصرفی ، مقدار
اکسیژن موجود در آب محاسبه میشود. عناصر زیادی را می توان به روش یدمتری تعیین نمود. یکی از این عناصر، مس است. در این روش از واکنش زیر جهت احیا و رسوب دادن مس استفاده می کنند. حال مقدار ید آزاد شده توسط محلول تیوسولفات تعیین میشود و از روی مقدار تیوسولفات مصرفی (با استفاده از روابط استوکیومتری) ، به مقدار واکنش دهنده ی اولیه ی مورد نظر (در اینجا یون مس) دست می یابند نقطه ی پایانی تیتراسیون به سادگی توسط محلول نشاسته مشخص می شود. لحظه ی مناسب برای اضافه کردن شناساگر وقتی است که رنگ محلول از قهوه ای به زرد کمرنگ تغییر می کند. پایان تیتراسیون هنگامی است که محلول بیرنگ می شود. یون یدید یک عامل کاهنده ی نسبتاً موثری است که به طور وسیعی برای تجزیه ی اکسنده ها به کار می رود. به طور کلی به واکنش هایی که در آن ید اکسید می گردد، یعنی ید از محلول یدیدها آزاد می گردد یدومتری گویند. روشهای زیادی بر اساس خواص کاهندگی یون یدید استوارند. ید که محصول واکنش است، معمولاً با محلول استاندارد تیوسولفات تیتر می شود. عناصر زیادی را می توان به روش یدمتری تعیین نمود. یکی از این عناصر، مس است. در این روش از واکنش زیر جهت احیا و رسوب دادن مس استفاده می کنند. این روش یک روش تیتراسیونی است که بر اساس خواص اکسیدکنندگی اکسیژن محلول انجام میگیرد. با افزایش به محلول قلیایی شده آب ، هیدروکسید منگنز با اکسیژن محلول آب ترکیب شده ، ایجاد میکند. با مصرف تمام اکسیژن موجود ، محلول اسیدی میشود. با افزودن یدید ، در محیط اسیدی با یون یدید ، وارد واکنش شده ، ید آزاد میکند. مقدار ید آزاد شده توسط محلول تیوسولفات تعیین میشود و از روی مقدار تیوسولفات مصرفی (با استفاده از شناساگر نشاسته) ، مقدار اکسیژن موجود در آب محاسبه میشود. روش کار : • مجهول را به حجم می رسانیم • مقدار مشخصی از آن بر می داریم ( 25 cc ) • به آن اضافه می کنیم • محلول را صاف کرده و رسوب را با 5cc آب شستشو می دهیم • محلول را با تیوسولفات 0.1N تیتر می کنیم تا رنگ زرد کاهی نمایان شود • 2ml چسب نشاسته 0.1% + 0.5gr KSCN را به آن اضافه می کنیم • تیتراسیون را تا تغییر رنگ مجدد ادامه می دهیم